جدول جو
جدول جو

معنی گنج کول - جستجوی لغت در جدول جو

گنج کول
نام تپه ای در دهکده ی نوجمه از ناحیه ی ناییج نور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ گِ)
دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل که در 26000گزی جنوب بابل واقع شده است. هوای آن معتدل مرطوب و مالاریائی و سکنه اش 380 تن است. آب آن از سجادرود تأمین می شود. محصول آن برنج، غلات ومختصر چای و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. در سالهای اخیر یک باغ چای به مساحت ده هکتار در این ده احداث شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(گَ جِ وو)
گنج کاووس. نام لحن هفدهم است از سی لحن باربد و آن را گنج گاو هم می گویند. (برهان). این کلمه در فرهنگ جهانگیری چ هند به صورت کاوش (گاوش) آمده است. گنج گاومیش. ممکن است کاوس و گاومیش یکی تصحیف دیگری باشد. و رجوع به گنج گاو و گنج گاوان و گنج گاومیش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرنج کوب
تصویر گرنج کوب
آلتی که بدان گرنج را کوبند برنج کوب
فرهنگ لغت هوشیار
((حَ. کُ))
کسی که خود توانایی مالی برای رفتن به حج را ندارد و از طریق گدایی کردن از دیگران، امکان رفتن به حج را فراهم کند
فرهنگ فارسی معین
روستایی از دهستان کج رستاق نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بندپی شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
یابنده ی گنج، کسی که گنج و عتیقه را جستجو کند
فرهنگ گویش مازندرانی